به بهانه سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی
اهداف امام از تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی/ کارنامه شورا در ترازوی نقد
همانطور که رهبری فرمودهاند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از آن ابتکارات واقعاً بابرکت امام بزرگوار بود، اما به نظر میرسد اعضای این شورا به عنوان نخبگان فرهنگی کشور، از ظرفیتهای موجود استفاده نمیکنند.
از قبل از انقلاب جریانهای مارکسیستی نظیر حزب توده، چریکهای فدایی خلق و جریانهای چپ شبه مارکسیستی مثل سازمان مجاهدین در دانشگاهها فعالیت داشتند و بسیاری از دانشجویان را جذب احزاب خود میکردند، ولی به جهت سرکوب شدید شاه، بیشتر این گروهها یا کشته میشدند یا زندانی سیاسی بودند و عدهای نیز از کشور فرار میکردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، زندانیان سیاسی آزاد شدند و افراد زیادی از کشور های دیگر و با تفکرات مختلف به ایران برگشتند و بار دیگر عرصه برای فعالیت این جریان های سیاسی فراهم شد.
اشغال دانشگاه توسط گروههای چپ
انقلاب اسلامی زمانی نتیجهبخش بود که فرهنگ طاغوتی به فرهنگ اسلامی بدل شود و محیطهای دانشگاهی و حوزوی ما بهعنوان نخبگان مؤثر بر سرنوشت جامعه، اهداف عالی اسلام را دنبال کنند.
باوجود این حوادث، امام در پیام نوروزی سال 59 بر ضرورت تغییر وضع موجود دانشگاهها تاکید کردند. در متن این پیام آمده است: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرباند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی...»
گرچه نیروهای مارکسیستی و سازمان مجاهدین نمیخواستند تنها پایگاه خود را از دست دهند و در برابر فشارهای وارده که برای تخلیه دفاتر اشغال شده مقاومت میکردند، اما سرانجام در خرداد 59، با دستور امام خمینی ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد و اعضای هفت نفره این شورا در زمان تعطیلی دانشگاهها، کار تصفیه اساتید مغرض آموزش عالی را شروع کردند. با این اقدامات عملا توطئههای دشمنان انقلاب خنثی شد.
اهداف امام از تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی
ایده امام خمینی(ره) برای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی که در سال 64 به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد، دو بعد داشت و دو هدف را دنبال میکرد؛ یکی بعد سیاسی تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی است که بهمنظور پاکسازی دانشگاهها از نیروهای اپوزیسیون انجام گرفت؛ نیروهایی که گفته میشد بسیاری از نقشههای براندازی جمهوری اسلامی را در همین کانونهای دانشگاهی طرحریزی میکردند.هاشمی رفسجانی وضعیت آن دوره دانشگاهها را اینگونه توصیف میکند که: «سالهای بعد از پیروزی انقلاب شرایطی پیش آمد که اسلحهها از کلانتریها وارد دانشگاه شده بودند و در همه دانشگاهها اتاق جنگ وجود داشت. درنتیجه اداره دانشگاهها سخت شده بود.»[2]
مهمترین وظیفه شورا، اسلامی سازی علوم و تحول علوم انسانی بوده که تا امروز علیرغم حجم بالایی از سمینارها، سخنرانیها و مقالهها، نتیجه عینی و قابل درکی نداشته است
مرحوم امام درباره وظیفه این شورا و الهی شدن اهداف دانشگاهها فرمودند: «انگیزهتان این باشد که این دانشگاه را ببرید طرف اسلام، الهیاش کنید. هر درسی میخواهند بخوانند مانع ندارد...اسلام با همه [درسها]، الّا بعضی از درسها استثنا کرده، با همه موافق است. اما آنی که برای ما فایده دارد این است که بخواهیم همین اسلامی بودن را الهیاش کنیم.»[3]
شورای عالی انقلاب فرهنگی یا همان ستاد انقلاب فرهنگی سابق، هدف اول را تا حدودی برآورده کرد اما در هدف دوم یعنی مهندسی فرهنگی کشور، توسعه و تحول نظام پژوهش و تربیت، سیاستگذاری کلان برای وحدت حوزه و دانشگاه، تحول علوم انسانی، تزکیه محیط دانشگاهها از افکار مادی و غربزده و... آنطور که انتظار میرفت موفق عمل نکرد و اعضای این شورا نتوانستند به تعبیر رهبری از ظرفیتهای این "قرارگاه مرکزی فرهنگی" کشور بهره لازم را ببرند.
ضعفهای قرارگاه فرهنگی کشور
مهمترین وظیفه شورا، اسلامی سازی علوم و تحول علوم انسانی بوده که تا امروز علیرغم حجم بالایی از سمینارها، سخنرانیها و مقالهها، نتیجه عینی و قابل درکی نداشته است، تا جایی که هنوز در حسرت اقتصاد اسلامی یا روانشناسی اسلامی ماندهایم.شورای انقلاب فرهنگی باید پسازآنکه عوامل برانداز انقلاب از دانشگاه بیرون رفتند و دوباره آرامش به دانشگاهها بازگشت، بسترهای آزاداندیشی و گفتوگو را در چارچوب منطقی، علمی و قانونی گسترش میداد، تا اینکه تفکرات مختلف در معرض اعتبارسنجی قرار گرفته و از این طریق مسیر پیشرفت علمی کشور هموار شود. اما این نیاز آنقدر پاسخ داده نشد تا اینکه رهبری توصیه کردند که کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها برقرار شود؛ البته متاسفانه حتی بعد از توصیه رهبری هم این فضا از طرف مسئولان دانشگاهی به طور جدی دنبال نشد.
وضعیت امروز دانشگاهها چه ازلحاظ متعهد بودن اساتید و چه فضای کلی حاکم بر دانشگاهها تعریفی چندانی ندارد و شورا باید برای حل مشکلات فرهنگی کشور کاری کند، قبل از آنکه تهاجم فرهنگی کار خود را به سرانجام برساند.
دور بودن برخی از اعضای شورا از دغدغههای دانشجویان و اساتید دانشگاهی یکی دیگر از آسیبهایی است که نتیجهاش انعکاس ناقص معضلات فضای آکادمیک کشور در مصوبات شورا خواهد بود. مهدی گلشنی که 20 سال سابقه حضور در شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد، در دهمین برنامه شوکران درباره این ضعف شورا گفت: «آنچه در دانشگاه میگذرد واقعاً انعکاس درست و تامی در شورا ندارد... اگر شورا در معرض تماس مستقیم با دانشگاه قرار میگرفت و حرف دانشگاهیان را میشنید و درد دلشان را میشنید، قضیه فرق میکرد.»
یکی از عوامل اثرگذار نبودن شورا، پرمشغله بودن اعضای آن است. بیشتر اعضای شورا مشاغل اصلی دیگری دارند و اگر به دلیل حضور نداشتن رییسجمهور جلسه تعطیل نشود، فقط ماهی چهار ساعت دور هم جمع شوند که این زمان برای مهندسی فرهنگی کل کشور کافی نیست.
خسرو پناه رئیس دبیرخانه حمایت از کرسیهای نظریهپردازی شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره لزوم حل این مشکل میگوید: «افرادی که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند، باید کار اصلیشان شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد نه اینکه کار اصلی چیز دیگری باشد و در کنار آن جلسات شورا را هم شرکت کنند.»[4]
همانطور که رهبری فرمودهاند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از آن ابتکارات واقعاً بابرکت امام بزرگوار بود [5]، اما به نظر میرسد اعضای این شورا به عنوان نخبگان فرهنگی کشور، از ظرفیتهای موجود استفاده نمیکنند. وضعیت امروز دانشگاهها چه بهلحاظ متعهد بودن اساتید و چه فضای کلی حاکم بر دانشگاهها تعریفی چندانی ندارد و شورا باید برای حل مشکلات فرهنگی کشور کاری کند، قبل از آنکه تهاجم فرهنگی اهداف خود را به سرانجام برساند.
اعضای شورا باید از اعتماد رهبری به آنها حسن استفاده را داشته باشند و انتظارات ایشان نسبت به تعالی آموزش عالی را بیشتر جدی بگیرند؛ قبل از آنکه رهبری در جریانهایی نظیر سند 2030 بگویند من از شورای انقلاب فرهنگی گلهمندم، سپس بیایند و چاره اندیشی کنند.
پینوشتها:
[1]موافقان و مخالفان انقلاب فرهنگی که بودند؟/ایسنا
[2]همان
[3]19 آذرماه سال 1364، دیدار حضرت امام خمینی(س) با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
[4] ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی ایراد دارد/خبرگزاری فارس
[5]بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۹۲/۰۹/۱۹